حکمت61
سواران خواب رفته
وَ قالَ (ع) أهلُ الدُّنیا کَرَکبٍ یُسَارُبِهِم وَ هُم نِیَامٌ؛ اهل دنیا مانند سوارانی هستند که ایشان را می برند، در حالی که خواب اند.». رشکب: سواران
یُسارُ : سیر می دهند، می برند+آنها را نِیَام: خوابیده ها
امیر المؤمنین(ع) کسانی را که به دنیا دل بسته، هم و غم خود را صرف ان کرده و از آخرت غافل مانده اند، به مرکب سوارانی تشبیه می کند که در خواب فرو رفته اند و از خود اختیاری ندارند و از اینکه به کدام سویشان می برند، بی خبرند.
شن | یک | دو | سه | چهار | پنج | جم |
---|---|---|---|---|---|---|
<< < | > >> | |||||
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
#آسودگی_ما_عدم_ماست
ششمین شب عملیات کربلای پنج بود. جواد عابدی، ترکش های زیادی در بدن داشت. همراه چند مجروح دیگر او را به عقب فرستادند. سه چهار شب گذشت. وسط درگیری، چشمم به جواد افتاد که با لباس بیمارستان و یک پاکت دارو، خودش را به خط رسانده است. از بیمارستان فرار کرده بود. می گفت: «وقتی تو که پیرمرد هستی داری این جا می جنگی، من چطور می توانم روی تخت بیمارستان، آسوده بخوابم!»همان شب، جواد عابدی هم آسمانی شد. شادی روح ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات. روای غلامحسین لنگرودی. زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی ص139
#حکمت_85 نهج البلاغه
قول لاأدری وَ قالَ (ع) مَن تَرَکَ قَولَ «لَا أدری» أُصِیبَت مَقَاتِلُهُ؛ پرهیز از ادعاهای علمی. کسی که از گفتن
« نمی دانم» روی گردان است، به هلاکت و نابودی می رسد.»
در ستایش خدای عزوجل صحیفه سجادیه
«اَلحَمدُ للهِ الأوَّلِ بِلا اَوَّلٍ کانَ قَبلَهُ، وَ الأخِرَ بِلا آخِرٍ یَکُونُ بَعدَهُ؛ سپاس خداوندی را که اول است و قبل از او اولی نبوده و اخر است و بعد از او آخری وجود ندارد .»«الَّذی قَصُرَت عَن رؤیَتِهِ اَبصارُ النّاظِرینَ وَ عَجَزَت عَن نَعتِهِ اَوهامُ الواصِفینَ؛ آن که دیده بینایان از رؤیتش ناتوان است و اندیشه توصیف کنندگان از وصفش عاجز.»
حکمت57 نهج البلاغه
ضرورت کنترل زبان
وَ قالَ (ع)اللِّسَانُ سَبُعٌ إن خُلِیَ عَنهُ عشَقَرَ؛ و امام علی(ع) فرمودند : زبان(مانند حیوانِ) درنده ای است که اگر به حال خود واگذار شود، می گزدو سبب تباهی شخص می شود. »
سَبُع: درنده
خُلِیَ: واگذار شود. عَقَرَُ: می گزد.
این حکمت خطر زبان را گوشزد می کند اکه اگر از خدمت عقل در آید، خوی درندگی و حیوان صفتی به خود می گیرد و به دیگران آسیب می رساند. بنابر این، افسار زبان همیشه باید در کنترل عقل باشد.
- دختری از قبیله آفتاب در نعمت حرم
- سربازی از تبار سادات در نعمت حرم
- یا کاشف الکروب در تا کربلا راهی نیست
- در اگر ترکیدید ما را هم شفاعت کنید
- در اگر ترکیدید ما را هم شفاعت کنید
- منــــــــــاره در اگر ترکیدید ما را هم شفاعت کنید
- در ستاره
- احمدي در سفر یه سرزمین دوست
- پشتیبانی کوثر بلاگ در سفر یه سرزمین دوست