سه بار به من رب گوجه افتاد
شوخ طبعی بی نظیر یک شهید تا لحظه آخر.
مصاحبه گر: ترکش خمپاره سینه اش رو چاک داده بود. روی زمین افتاده بود و زمزمه می کرد.
دوربین رو برداشتم و رفتم بالای سرش. داشت آخرین نفساشو می زد.
ازش پرسیدم: این لحظات آخر چه حرفی برای مردم داری؟
با لبخند گفت: از مردم کشورم می خوام، وقتی برای خط مقدم کمپوت می فرستن، عکس روی کمپوتها را نکنن!
گفتم: داره ضبط میشه برادر، یه حرفی بهتر بگو.
با همون طنازی گفت: آخه نمیدونی، سه بار بهم، رب گوجه افتاده…! و لحظاتی بعد چشمانش را بست.
لبخندی زد و شهید شد. …..
شهید رضا قنبری، معروف به شهید خندان
منبع: خبرگزاری دفاع مقدس. زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص14. شادی روح همه شهدا و شهید خندان صلوات.