قشنگ و ساده
#خیلی_قشنگ_و_ساده
شروع زندگیمان ساده بود و در عین حال با صفا. نمیشد گفت خانه! دو تا اتاق اجاره کرده بودیم که نه آشپزخانه داشت نه حمام. کنار در یکی از اتاق ها، یک تورفتگی بود که حسن برایش دوش گذاشته بود و شده بود حمام. زیر پله هم یک سکوی آجری بود که چراغ سه فتیله ی خوراک پزیمان را گذاشته بودیم رویش، شد آشپزخانه! به نظر من خیلی قشنگ بود، خیلی هم ساده. روای همسر شهید: حسن آبشناسان. زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص134