زیارت با پول حلال
رفته بودیم مشهد. وقتی برگشتم مصطفی رو دیدم. ازم پرسید: مشهد بودی؟ گفتم: آره، چطور؟ با لحن خاصی گفت: با ماشین لشکر رفته بودی؟! مکث کردم. گفتم: چند تا از فرمانده های لشکر هم بودند… مصطفی پرید تو حرفم و گفت: به کسی کاری نداشته باش !آدم باید با پول حلال بره زیارت. همین الان برو پیش مسئول تدارکات، ببین باید چقدر برای هزینه ماشین پول بدی.
منبع: زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص86